بازم از دور سلام

ساخت وبلاگ
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
سلام بر تو ای امام دلها
اماما!
دلم از این هیاهوی دهر گرفته...کبوتر دل هوای پر کشیدن دارد هوای آن گلدسته وحرم... آن آستان وحریم...حریم امن الهی...
خدایا! تو را چگونه شکر و سپاس گویم که زبان قاصر وذهن جاهل است از این همه نعمت نمی دانم قرار گرفتن در زیر سایه امام پاداش کدام کار من است که من به واقع کاری را که این چنین سزا باشد انجام نداده ام ...خدایا شکرت...
امام من! خشنودم از اینکه با شما سخن میگویم گواهی میدهم که سلامم را میشنوی و پاسخم را میگویی پس میگویم آنچه مبخواهم:
دلم میخواهد اذن دخول بخوانم ، کفشهایم را دربیاورم و وارد این وادی مقدس شوم ...صحن هارا یکی پس از دیگری بگذرانم و...صحن انقلاب...شور معنوی استانت هر جنبدهای را معطوف خود کرده است.همه به سوی تو خیره اند،ای واسطه فیض زمین وآسمان! به هر زبانی خدا را به آبروی شما میخوانند... و به باور من اینجا درست میان پنجره فولاد وسقا خانه محل اجابت دعاست.
آب زمزم حچ الفقرا آب سقا خانه توست دلم میخواهد با آب سقا خانه غسل کنم و با زائران سرايت اقامه ببندم وشهادت به یگانگی خداو ولایت شما دهم...خادمانت گرداگرد زائرانت مي چرخند ومن چقدر به حالشان غبطه میخورم .
خوب که گوش میکنم صدای نقاره را میشنوم که تا اینجا می آید این بار باید نمازم رادر حریمت در صحن خرمشهر بخوانم اینبار انگار همه را فرا خواندید تا خادم شوند خادم ابدی این حریم در هر کجای این زمین! و آب سقا خانه این بار آب کارون است که زمزمه ی دعای توسلش مرا تازه میکند...


یا وجیها عند الله... اشفع لنا عند الله ...


((گر چه دوریم به یاد تو سخن میگوییم
بعد منزل نبود در سفر روحانی))

عمار...
ما را در سایت عمار دنبال می کنید

برچسب : بازم دوری, نویسنده : ammar-kha بازدید : 104 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 15:49